مسافری که ناچار است از پشت شیشه قطار (مرگ لحظه ها) برای همه رهگذرانی که چشمش به آنها افتاده ویا دمی را با آنها گذرانده دستی تکان داده وبگذرد .
صحنه خداحافظی با عزیزانم در یک حرکت کند پیش چشمم میاید .من باید صحنه های زندگی را ببینم وبگذرم و حتی خاطره درخت وماه را به فراموشی بسپارم .
من باید بروم نه اینکه چون (سهراب ) گفت :که خدا برنامه زندگی من وتو را اینگونه نوشت که هریک از ما در کنار هم اما تنها باید به مقصود برسیم .
من به دستهایی باید اعتماد کنم که راه را نشانم میدهند و به سرچشمه باز گردم آنجا که میگویند تنهایی وغم تمام میشود و شیرین ترین شعف در انتظارم است و چقدر آزاد وراحت میشوم وقتی که برای همیشه از غمها آزاد میشوم .
23114 بازدید
43 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
51 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian