مداد رنگی ها مشغول بودند به جز مداد سفید ،هیچکس با او کار نمیکرد همه می گفتند تو به درد هیچی نمیخوری ،یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند مداد سفید تا صبح کار کرد وماه کشید ، مهتاب کشید ، اونقدر ستاره کشید که کوچک وکوچکتر شد .صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد.
23108 بازدید
37 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
45 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian